5 تکنیک برای داشتن فرهنگ نوآوری

۵ تکنیک برای داشتن فرهنگ نوآوری

نوآوری و فرهنگ نوآوری چیست؟ ارزش نوآوری برای ما چقدر است؟ چگونه می‌توانیم نوآوری را در فرهنگ خود، به کار ببریم؟

دستیابی به نوآوری سخت است. درک آن سخت است. تمرین کردنش سخت، حتی حمایت از آن سخت است.

نوآوری مجموعه‌ای از مهارت‌ها، روش‌ها یا دانش نیست. نوآوری مجموعه‌ای از رفتارها و عادات است که به ما امکان می‌دهد “چیزهای غیر مرتبط” را به هم وصل کنیم. بسیاری از ما برای نوآوری یا رهبر بودن برای نوآوری آماده نیستیم.

نوآوری مجموعه‌ای از مهارت‌ها، روش‌ها یا دانش نیست. نوآوری مجموعه‌ای از رفتارها و عادات است که به ما امکان می‌دهد “چیزهای غیر مرتبط” را به هم وصل کنیم.

برای اینکه آماده شویم و به رهبرانی تبدیل شویم که باید باشیم، در اینجا ۵ تکنیک برای ایجاد فرهنگ نوآوری آورده شده است.

1 7

۱ – تقویت

این همان کاری است که بسیاری از ما در حال حاضر برای نوآوری انجام می دهیم. ما لیست هایی در ذهن خود داریم از کارهایی که باید انجام دهیم.

پانزده دقیقه وقت می‌گذاریم تا فکر کنیم. ما به فلش کارت‌ها یا بینش‌های تقویم نقل قول‌های رهبری خود نگاه می کنیم. ما آموزش‌های نوآوری و رهبری را برای تقویت شایستگی خود می‌گذرانیم. اگرچه این روش‌ها برای تقویت عادات نوآوری ما مفید هستند، اما در ایجاد عادات نوآوری ما بهترین نیستند.

۲ – تصویر بزرگ

بهترین راه برای گیر نکردن و نوآور شدن این است که یک قدم به عقب برداریم تا بتوانیم به جلو برویم. به جای تمرکز بر مشکل در دست، به این می پردازیم که با چه چیزی سر و کار داریم و چگونه در تصویر بزرگ قرار می گیرد.

تصویر بزرگ می تواند به معنای واقعی کلمه مانند نمودار ساختار سازمان ما، تصویری مانند یک قیاس یا داستان، یا از نظر احساسی مانند یک چشم انداز و ماموریت الهام بخش باشد. ما یک قدم به عقب برمی‌داریم تا تمرکز بیشتری داشته باشیم و به گزینه‌ها و فرصت‌ها بازتر شویم تا بتوانیم با ایده‌های خلاقانه و نوآورانه به جلو برویم.

۳ – فعالیت‌های ذهنی

ما با ذهن خود یاد می‌گیریم، با دست خود یاد می‌گیریم. زمانی نوآور می‌شویم که از هر دو به طور همزمان استفاده کنیم. ما با ترسیم استعاره‌ها/داستان‌ها روی تخته سفید، انجام نمودار، مونتاژ مفاهیم تجاری، یا کنار هم کشیدن ورق‌های کاغذ در یک ارائه اسلاید، نوآور می‌شویم. همه اینها جرقه‌های جهش‌ها و بینش‌های نوآورانه را در ما ایجاد می‌کند.

ما می‌توانیم با انجام فعالیت‌هایی که معمولاً انجام نمی‌دهیم، نوآوری خود را بیشتر کنیم. فعالیت‌هایی مانند حسابداری، مکانیک، یا بتن‌ریزی، فعالیت‌هایی که ما را از دیدگاه‌مان خارج می‌کنند و به دیدگاه جدیدی می‌کشند. برخی از دوره‌های مربیگری اجرایی با کلاس‌های بازیگری، مراقبت از اسب‌ها و زندگی خارج از شهر راه بیشتری را طی می‌کنند.

3 5

ما می‌توانیم با انجام فعالیت‌هایی که معمولاً انجام نمی‌دهیم، نوآوری خود را بیشتر کنیم.

ایجاد یک فرهنگ نوآوری دشوار است. حفظ آن بسیار دشوارتر است. شرکت‌های آمریکایی مشتاق نوآوری هستند و در عین حال کارکنان را تشویق می‌کنند تا درون جعبه فکر کنند. برای اینکه خود را مبتکر بسازیم، برای اینکه به یک شرکت نوآور تبدیل شویم، همه اینها به پذیرش ما برای تمرین و تمرین عادات نوآوری خود برای اتصال افراد غیر مرتبط بستگی دارد.

۴ – قوانین تعامل

به جای تمرکز بر آموزش و فرآیندها، می‌توانیم تمرکز خود را به مجموعه کوچکی از قوانین ساده محدود کنیم و از این قوانین برای هدایت به نتایج نوآورانه‌مان استفاده کنیم.

نمونه‌هایی از این قوانین در «تفکر موازی» یافت می‌شود. این جایی است که ما دور میز می‌رویم و هر فرد یک ایده مختصر را به اشتراک می گذارد (قانون ۱). ایده ثبت شده است (قانون ۲)؛ گروه بدون به چالش کشیدن ایده به آن گوش می‌دهد (قانون ۳)، و سپس گروه در مورد جایی که ایده به بهترین وجه با بقیه ایده‌های به اشتراک گذاشته شده مطابقت دارد، بحث می‌کند (قانون ۴).

همه ایده‌ها برای ساخت سریع یک مفهوم خلاقانه استفاده می‌شود. از طریق این چهار قانون ساده، ما خود را به سمت توسعه یک ایده بسیار نوآورانه راهنمایی کردیم.

۵ – فرآیندهای نوآوری

بهترین راه برای نوآور شدن و ایجاد فرهنگ نوآوری پایدار از طریق عادات ما است.

با فرآیندهای موجز تکراری که چیزهای نامرتبط را به هم متصل می‌کند، عادات نوآوری خود را ایجاد می‌کنیم.

بهترین راه برای نوآور شدن و ایجاد فرهنگ نوآوری پایدار از طریق عادات ما است. با فرآیندهای موجز تکراری که چیزهای نامرتبط را به هم متصل می‌کند، عادات نوآوری خود را ایجاد می‌کنیم.

ابزارهایی مانند طوفان فکری تخته سفید، TIPS و USIT تکنیک‌هایی هستند که از الگوهای تکرارپذیر و نمودارهای علت/معلول استفاده می‌کنند تا به ما به‌عنوان فردی و گروهی کمک کنند تا از طریق تکرار زیاد نوآور باشیم.

با تمرین کافی، نوآوری به ماهیت دوم در هر یک از ما تبدیل می‌شود.

با تمرین کافی، نوآوری به ماهیت دوم در هر یک از ما تبدیل می‌شود.

ایجاد یک فرهنگ نوآوری دشوار است. حفظ آن بسیار دشوارتر است. شرکت‌ها مشتاق نوآوری هستند و در عین حال کارکنان را تشویق می‌کنند تا درون جعبه فکر کنند. برای اینکه خود را مبتکر بسازیم، برای اینکه به یک شرکت نوآور تبدیل شویم، همه اینها به پذیرش ما برای تمرین و تمرین عادات نوآوری خود برای اتصال افراد غیر مرتبط بستگی دارد.

برای اینکه به یک شرکت نوآور تبدیل شویم، همه اینها به پذیرش ما برای تمرین و تمرین عادات نوآوری خود برای اتصال افراد غیر مرتبط بستگی دارد.

2 4

گفت‌وگو