چگونه کلیشههای جنسیتی اعتماد به نفس زنان را از بین میبرد
زنان بیش از نیمی از نیروی کار را تشکیل میدهند و مدارک تحصیلی پیشرفته را دریافت میکنند، با این حال آنها حقوق کمتری به خانه میآورند، به ویژه در حرفههای مردانه مانند مالی و فن آوری.
اقتصاددانان کار میگویند که این شکاف جنسیتی تا حدی به دلیل “مرتب سازی مشاغل” است، زیرا مردان مشاغلی را انتخاب میکنند که دستمزد بالاتری نسبت به زنان دارند. . به عنوان مثال، طبق گزارش وزارت کار، زنان تنها ۲۶ درصد از کارکنان ایالات متحده را تشکیل میدهند که در مشاغل کامپیوتری و ریاضی مشغول به کار هستند.
تحقیقات جدید یکی از دلایلی را شناسایی میکند که ممکن است زنان از برخی مشاغل دوری کنند: آنها به توانایی خود برای رقابت در زمینههایی مانند علوم، ریاضیات و فناوری که به طور کلیشهای اعتقاد بر این است که مردان در آنها قویتر عمل میکنند، اعتماد ندارند.
زنان همچنین تمایل بیشتری به به اشتراک گذاشتن ایدههای خود در بحثهای گروهی در مورد این موضوعات ندارند. و حتی زمانی که آنها استعداد دارند – و در واقع به آنها گفته میشود که در این موضوعات موفق هستند – احتمال بیشتری وجود دارد که زنان نسبت به مردان از ستایش شانه خالی کنند و تواناییهای خود را پایین بیاورند.
کاترین بی. کافمن(KATHERINE B. COFFMAN)، استادیار دانشکده بازرگانی هاروارد، میگوید: “این اعتماد به نفس ضعیف ممکن است برخی از زنان را عقب نگه دارد، زیرا آنها خود را از دنبال کردن نقشهای معتبر در حرفههایی که معتقدند علیرغم داشتن مهارتهای موفقیت در آنها برتری ندارند، به حساب میآورند.”
کافمن میگوید: «باورهای ما در مورد خودمان در شکلدهی به انواع تصمیمها مهم هستند، مانند اینکه برای چه دانشکدههایی درخواست میکنیم، کدام مسیرهای شغلی را انتخاب میکنیم، و اینکه آیا مایلیم ایدههایی را در محل کار ارائه کنیم یا برای ارتقای شغلی رقابت کنیم.» میگوید “اگر زنان با استعداد در STEM اعتماد به نفس نداشته باشند، ممکن است در وهله اول حتی به آن زمینهها نگاه نکنند. همه چیز به این بستگی دارد که ما چقدر خوب فکر میکنیم، به خصوص وقتی از خود میپرسیم: “من چه چیزی را دنبال میکنم؟”
باورهای ما در مورد خودمان در شکلدهی به انواع تصمیمها مهم هستند، مانند اینکه برای چه دانشکدههایی درخواست میکنیم، کدام مسیرهای شغلی را انتخاب میکنیم، و اینکه آیا مایلیم ایدههایی را در محل کار ارائه کنیم یا برای ارتقای شغلی رقابت کنیم.
کافمن اخیراً مقالهای در American Economic Review و همچنین دو مقاله کاری نوشته است که هدف همه آنها مطالعه باورهای مردان و زنان در مورد تواناییهای خود است.
زنان نسبت به مردان بیشتر از مردان تمجید میکنند و تواناییهای خود را پایین میآورند.
چیزی که او در اصل متوجه شد این است که کلیشههای جنسیتی دیدگاه ما را نسبت به خود و دیگران تحریف میکند – و این ممکن است به ویژه برای زنان نگرانکننده باشد، زیرا این کلیشهها میتواند تصویری بد از خود ایجاد کند که آنها را به طور حرفهای به عقب برگرداند.
در اینجا تصویری از یافتههای هر سه مطالعه تحقیقاتی آمده است:
زنان در دروس خاصی مانند ریاضیات نسبت به مردان اعتماد به نفس کمتری دارند.
کافمن و همکارانش در مطالعهای برای مقاله ژورنالی باورها درباره جنسیت، از شرکتکنندگان خواستند تا به سؤالات چند گزینهای در چندین دسته پاسخ دهند که تصور میشود زنان بهتر به آنها رسیدگی میکنند، مانند فیلمهای دیزنی، آشپزی، هنر و ادبیات و مهارتهای کلامی. سپس از آنها در دستههایی که برای مردان مطلوب در نظر گرفته میشد، مانند تجارت، ریاضی، بازیهای ویدیویی، ماشینها و ورزشها سؤال شد.
از پاسخ دهندگان خواسته شد تا تخمین بزنند که به چند سوال به درستی در آزمونها پاسخ دادهاند و عملکرد یک شریک تصادفی که جنسیتش مشخص شده است را حدس بزنند. هم مردان و هم زنان به طور متوسط شکافهای عملکرد جنسیتی واقعی را اغراق میکنند و مزیت مردانه را در حوزههای مردانه و همچنین برتری زنان را در سؤالات زنانه اغراق میکنند. و در پیشبینی تواناییهای خود، زنان به نمرات خود در آزمونهایی که معتقد بودند مردان در آن مزیت دارند، اعتماد کمتری داشتند.
کافمن میگوید: «کلیشههای جنسیتی، باورهای افراد را در مورد خود و دیگران تعیین میکنند. اگر زنی را در نظر بگیرم که دقیقاً توانایی یکسانی در دو دسته مختلف دارد – کلامی و ریاضی – فقط این واقعیت که یک مزیت متوسط مردانه در ریاضی وجود دارد، باور او را مبنی بر اینکه توانایی خودش در ریاضی کمتر است شکل میدهد.
زنان بازخورد مثبت در مورد تواناییهای خود را کاهش میدهند
در آزمایشی، شرکت کنندگان یک آزمون زمان بندی شده از توانایی شناختی را در پنج حوزه انجام دادند: علوم عمومی، استدلال حسابی، دانش ریاضی، درک مکانیکی، و جمع آوری اشیا. از آنها خواسته شد تا تعداد کل پاسخهای صحیح خود را حدس بزنند و همچنین عملکردشان در مقایسه با دیگران چگونه است. زنی که در واقع امتیاز مشابهی با یک مرد داشت، امتیاز خود را ۰.۵۸ کمتر تخمین زد که یک شکاف آماری معنادار است. حتی شگفتآورتر از آن، پس از دریافت بازخورد در مورد نحوه عملکرد شرکتکنندگان، این شکاف جنسیتی در میزان درک آنها ادامه یافت.
در مطالعه دوم از شرکت کنندگان خواسته شد حدس بزنند که چگونه در یک آزمون که یک موضوع به طور تصادفی تخصیص داده شده است و رتبه خود را نسبت به دیگرانی که همان آزمون را انجام میدهند، پیش بینی کنند. سپس محققان در مورد عملکرد به شرکت کنندگان بازخورد ارائه کردند. آنها دریافتند که هم مردان و هم زنان خبرهای خوبی در مورد نمرات خود در موضوعاتی که جنسیت آنها با آنها مشکل بیشتری دارد، کاهش میدهند.
کافمن میگوید کلیشهها چنان در ذهن ما نقش میبندند که متقاعد کردن افراد به استعدادشان در زمینههایی که معتقدند جنسیتشان ضعیف است، سختتر میشود.
کلیشهها چنان در ذهن ما نقش میبندند که متقاعد کردن افراد به استعدادشان در زمینههایی که معتقدند جنسیتشان ضعیف است، سختتر میشود.
یک نسخه خط مشی برای اصلاح شکاف اعتماد به نفس در زنان ممکن است این باشد: بیایید زنان با استعداد را پیدا کنیم و به آنها بگوییم، « شما در ریاضیات خوب هستید. شما در این آزمون ریاضی نمره خیلی خوبی گرفتید،” او میگوید: “اما نتایج ما نشان میدهد که این بازخورد کمتر از آنچه ما انتظار داریم در کاهش شکاف جنسیتی موثر است. متقاعد کردن زنان در زمینههای مردانه سختتر از آن چیزی است که فکر میکردیم. که آنها در این زمینهها عملکرد خوبی داشتهاند.»
مشخص نیست اگر زنان به جای یک خبر خوب، بارها بازخورد مثبت دریافت کنند، احساس بهتری در مورد تواناییهای خود خواهند داشت یا خیر. کافمن میگوید: «مایلم بدانم که آیا سوگیری جنسیتی با گذشت زمان کمتر میشود، وقتی زن بارها و بارها بشنوند که در ریاضیات خوب هستند یا خیر. اگر میخواهید این شکافها را برطرف کنید، ممکن است مجبور شوید چندین بار زنان را تشویق کنید.»
کافمن میگوید، توجه به این نکته مهم است که این مطالعات همچنین نشان میدهند که مردان نسبت به زنان اعتماد کمتری به توانایی خود برای درخشش در زمینههای تحت سلطه زنان دارند. «این طور نیست که زنان به سادگی اعتماد به نفس کمتری دارند. کافمن میگوید آنچه که ما به طور مداوم در مییابیم این است که افراد در زمینههایی که بیشتر بهطور کلیشهای خارج از حوزه جنسیتشان است، اعتماد کمتری دارند.
آنچه که ما به طور مداوم در مییابیم این است که افراد در زمینههایی که بیشتر به طور کلیشهای خارج از حوزه جنسیتشان است، اعتماد کمتری دارند.
زنان از ابراز عقاید در مورد “موضوعات مردانه” خودداری میکنند
در مقاله سوم، کلیشههای جنسیتی در مشورت و تصمیم گیریهای تیمی، کافمن و همکارانش بررسی کردند که تیمها چگونه ایدهها را در یک گروه بحث، تصمیمگیری و پاداش میدهند.
تیم تحقیقاتی رفتار دو گروهی را که بحثهای آزادانه داشتند در پاسخ به سؤالاتی که در میزان «مرد بودن» موضوع متفاوت بود، مقایسه کردند. در یک گروه جنسیت هر یک از شرکت کنندگان مشخص بود و در گروه دیگر جنسیت سخنرانان قابل شناسایی نبود. آنها دریافتند که مردان و زنان توانایی یکسانی برای پاسخ دادن به سؤالات دارند، با این حال بار دیگر، کلیشههای جنسیتی پاسخهای مردم را مخدوش کرد.
زنان به طور قابل توجهی کمتر از مردان احتمال میدادند که ایدههای خود را در گروهی که جنسیتشان مشخص بود، تبلیغ کنند، به ویژه در مواردی که تنها یک زن با گروهی از مردان صحبت میکرد. اما در گروههایی که جنسیت ناشناخته بود، تفاوتهای جنسیتی از نظر میزان صحبتهای زنان و مردان در مورد ایدههایشان یا اینکه دیگران به خاطر نظراتشان به رسمیت شناخته شدند، یافت نشد.
برای موفقیت صحبت کنید
برای دستیابی به موفقیت حرفهای، افراد باید در حین کار در تیمهای تصمیم گیری، نظرات خود را ابراز کنند و از ایدههای خود دفاع کنند، بنابراین اگر زنان در مورد موضوعات مردانه ساکت بمانند – و اگر ایدههای آنها کمتر مورد توجه قرار گیرد، مشکل ساز است. کافمن میگوید آنها را بیان کنید.
برای دستیابی به موفقیت حرفهای، افراد باید در حین کار در تیمهای تصمیم گیری، نظرات خود را ابراز کنند و از ایدههای خود دفاع کنند، بنابراین اگر زنان در مورد موضوعات مردانه ساکت بمانند – و اگر ایدههای آنها کمتر مورد توجه قرار گیرد، مشکل ساز است.
این مقاله میگوید: «کار ما نیاز به ساختار تصمیمگیری گروهی را به گونهای نشان میدهد که با استعدادترین اعضا، با وجود کلیشههای جنسیتی، هم داوطلب میشوند و هم برای مشارکتشان شناخته میشوند.»
همچنین برای مدیران مهم است که بدانند شکاف اعتماد چگونه ممکن است بر محل کار تأثیر بگذارد، به ویژه در مشاغلی که مدتها تحت تسلط مردان بود، و درک کنند که زنان ممکن است برای بیان ایدههای خود یا برای ارتقاء به تشویق بیشتری نیاز داشته باشند.
با این دادههای جدید در مورد کلیشههای جنسیتی، کافمن و همکارانش امیدوارند که کارشان به تحقیقات آینده کمک کند تا پاسخهایی را برای برخی از سؤالات گیجکننده جمع کنند، مانند اینکه چرا مردان و زنان به طور یکسان معتقدند که مردان در برخی زمینهها بهتر از زنان عمل میکنند و چه مداخلاتی میتوانند انجام دهند. کافمن میگوید: «کلیشهها دیدگاههای فراگیر و گستردهای هستند که باورها را در مورد تواناییهای خودمان و دیگران شکل میدهند، احتمالاً از سنین بسیار پایین». تا زمانی که نتوانیم این کلیشهها را تغییر دهیم، ضروری است به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم افراد را از تعصبات ناشی از کلیشهها بهتر آگاه کنیم و به مردم کمک کنیم تا در زمینههایی که در آن علایق و استعدادهایشان نهفته است، شغلهای کاملی را دنبال کنند.»
گفتوگو