چرا جهان به مدیران عامل زن بیشتری نیاز دارد؟

مدیران عامل زن شرکت‌های بزرگ بسیار کمیاب هستند. در ایالات متحده در سال ۲۰۱۵، تعداد مدیران عاملی به نام جان بیشتر از زنان بود که شرکت‌های بزرگ را در ایالات متحده اداره می‌کردند. در سال ۲۰۱۶، تنها ۶ مدیر عامل زن در شرکت‌های تحت پوشش شاخص FTSE 100 و ۱۲ مدیر عامل در شاخص FTSE 250 وجود داشتند. در FTSE 100، تنها چهار رئیس زن، ۱۸۵ زن در کمیته اجرایی از ۹۹۱ موقعیت و ۲۸۳ عضو هیئت مدیره از ۱۰۶۵ موقعیت وجود داشت.

مشابه همین موضوع، اما نه به این شدت، در بخش عمومی بریتانیا حضور کم زنان وجود دارد. به عنوان مثال، اخیرا گزارشی منتشر شده است که نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۷ زنان تنها ۱۳.۱ درصد از مدیران هیئت مدیره شرکت ها در بزرگترین شرکت های خدمات حرفه ای وست میدلندز و بخش عمومی را تشکیل می‌دادند. بیش از نیمی از شرکت‌ها (۵۵.۹٪) دارای هیئت مدیره فقط مرد هستند، در حالی که دو شرکت دارای هیئت مدیره فقط زن هستند.

این در حالی است که شرکت‌های دولتی وست میدلند به طور متوسط ​​نسبت زنان در هیئت مدیره و در پست‌های مدیر عامل نسبت به شرکت‌های خصوصی بیشتر است. اما این هنوز از میانگین انگلستان عقب است.

سطح نابرابری که در این آمار منعکس شده است، احساس عدالت بیشتر مردم را آزار می‌دهد و اثربخشی حمایت از فرصت‌های برابر را زیر سوال می‌برد. این ممکن است دلیل کافی برای تلاش برای افزایش تعداد مدیران عامل زن باشد. اما یک انگیزه اقتصادی برای حضور بیشتر زنان در مناصب بالا نیز وجود دارد.

تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که تنوع بیشتر هیئت مدیره و رهبری مزایای زیادی برای شرکت‌ها دارد. از گسترش مهارت‌های ارتباطی و شبکه‌ای و همچنین سبک‌های رهبری است که می‌توان بسیار استفاده کرد.

تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که تنوع بیشتر هیئت مدیره و رهبری مزایای زیادی برای شرکت‌ها دارد. از گسترش مهارت‌های ارتباطی و شبکه‌ای و همچنین سبک‌های رهبری است که می‌توان بسیار استفاده کرد.

تنوع بیشتر دیدگاه‌های جدیدی را در مورد بازارها به ارمغان می‌آورد و مهارت‌های حل مسئله را بهبود می‌بخشد. همچنین تفکر انتقادی را تسهیل می‌کند. همچنین نشان داده شده است که نوآوری شرکت را از طریق توانایی هیئت مدیره متنوع برای پاسخ دادن خلاقانه‌تر به تغییرات در بازارهای جهانی و نیازهای مشتریان افزایش می‌دهد – زنان در حال حاضر در ۸۰ درصد از کالاهای مصرفی خریداری شده شرکت دارند.

یک مطالعه نشان داد که شرکت‌هایی که در ربع برتر برای تنوع جنسیتی و قومیتی قرار دارند، ۳۵ درصد بیشتر احتمال دارد که بازده مالی بالاتر از میانگین صنعت داشته باشند. این به این دلیل است که تنوع جنسیتی یک دارایی ثابت شده در رابطه با تصویر برند، مشتریان، سهامداران و رضایت کارکنان بود.

گسترش استخر استعداد

فقدان زنان در پست‌های بالا همچنین نشان می‌دهد که شرکت‌ها می‌توانند برای توسعه استعدادهایی که در بین کارکنانشان استفاده نمی‌شود و در نتیجه تلف می‌شوند، کارهای بیشتری انجام دهند. این مجموعه استعداد احتمالاً شامل «سبک‌های مدیریت زنانه» مشارکتی و حمایتی بیشتری است که تحقیقات نشان می‌دهد در بین رهبران زن رایج‌تر است و هم استفاده ناکافی و هم سودمند است.

فقدان زنان در پست‌های بالا همچنین نشان می‌دهد که شرکت‌ها می‌توانند برای توسعه استعدادهایی که در بین کارکنانشان استفاده نمی‌شود و در نتیجه تلف می‌شوند، کارهای بیشتری انجام دهند.

همچنین نشان داده شده است که رهبران زن رویکردهای نوآورانه ای را برای راهنمایی مانند مربیگری همتا به همتا و معکوس ایجاد می کنند. اینها ابزارهای قدرتمندی برای ایجاد پل‌هایی برای رهبری هستند. آنها هر دو در باز کردن پتانسیل در کسب و کارها مؤثر هستند زیرا فضایی برای تأمل، ارتباط، بینش انتقادی و تبادل دانش ایجاد می‌کنند. به عنوان یک مزیت تجاری، مشاوره برای داشتن کارمندان متعهدتر و با انگیزه بسیار مهم است.

رهبران زن رویکردهای نوآورانه ای را برای راهنمایی مانند مربیگری همتا به همتا و معکوس ایجاد می کنند. اینها ابزارهای قدرتمندی برای ایجاد پل‌هایی برای رهبری هستند.

حضور بیشتر مدیران عامل زن در برخی از سازمان‌ها، نشان‌دهنده این است که سازمان‌های خصوصی و دولتی در حال اجرای سیاست‌ها و شیوه‌هایی هستند که تنوع جنسیتی را در تمام سطوح رهبری ارتقا می‌دهد و اهمیت پرورش خط لوله رهبری را درک می‌کنند. اغلب، شرکت‌ها این نگرش را دارند که یک زن در هیئت مدیره یا در یک موقعیت ارشد کافی است. اما زنان بیشتری در هر سطح رهبری در یک شرکت مورد نیاز هستند.

اغلب، شرکت‌ها این نگرش را دارند که یک زن در هیئت مدیره یا در یک موقعیت ارشد کافی است. اما زنان بیشتری در هر سطح رهبری در یک شرکت مورد نیاز هستند.

همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد تعداد بیشتری از زنان در سطح رهبری ارشد با حضور زنان بهتر در سطوح پایین‌تر همراه هستند. این احتمالاً بیشتر از الگوهای نقش مثبت است که به زنانی که قصد پیشرفت شغلی خود را دارند، اعتماد به نفس و تشویق می‌کنند. همچنین می‌تواند نتیجه سیاست‌های توسعه بهتر کارکنان باشد که به تنوع و ارائه مشاوره، مربیگری و سایر حمایت‌ها می‌پردازد. این منجر به نمایندگی بهتر زنان به طور گسترده در سراسر تجارت می شود. این نه تنها شرایط را برابر می کند، بلکه مزایای اقتصادی و اجتماعی نیز به همراه دارد.