تفاوت بین مدیریت پروژه و رهبری پروژه چیست؟
مدیریت به رشتهای گفته میشود که در حفظ وضعیت موجود، انطباق با استانداردها و سازماندهی، و هدایت افراد در اطراف مرزهایی (زمان، پول، معیارهای کیفیت و غیره) که برای دستیابی به وظیفه تعیین شدهاند، تخصص دارد.
اگر مدیر خوبی هستید، به این معنی است که در تولید مجموعه ای از محصولات و خدمات به شیوهای قابل پیش بینی، روز به روز، با بودجه و کیفیت ثابت خوب هستید. این رشتهای است که باید منطقی باشید و از مهارتها و روشهای خاصی استفاده کنید.
از سوی دیگر، رهبری به تعیین اهداف، بهبود روشهای کار موجود و ایجاد انگیزه و هدایت تیم برای رسیدن به این مسیر جدید میپردازد.
رهبری به تعیین اهداف، بهبود روشهای کار موجود و ایجاد انگیزه و هدایت تیم برای رسیدن به این مسیر جدید میپردازد.
این رفتارها با رفتارهای خاصی مانند به اشتراک گذاشتن یک چشم انداز الهام بخش، ایجاد تغییرات مفید، رهبری با الگوبرداری، توانمندسازی دیگران و ایجاد مساعدترین محیط برای موفقیت تیم مشخص میشود.
رهبری به مهارتهای خاصی که دارید نیست، بلکه به نحوه برخورد شما با یک تکلیف و نحوه ارتباط شما با دیگران است.
رهبری به مهارتهای خاصی که دارید نیست، بلکه به نحوه برخورد شما با یک تکلیف و نحوه ارتباط شما با دیگران است.
مدیران به اقتدار متکی هستند، رهبران به تاثیرگذاری
یکی از تفاوتهای اصلی بین مدیریت و رهبری روشی است که این دو رشته در افراد و تیمها برای دستیابی به اهداف انگیزه میدهند.
مدیران برای انجام کار به اختیار خود متکی هستند. آنها وظایف را به اعضای تیم بر اساس آنچه باید انجام دهند اختصاص میدهند و از آنها انتظار دارند که کار خود را انجام دهند، زیرا در ازای آن حقوق دریافت میکنند.
مدیران برای انجام کار به اختیار خود متکی هستند. آنها وظایف را به اعضای تیم بر اساس آنچه باید انجام دهند اختصاص میدهند و از آنها انتظار دارند که کار خود را انجام دهند، زیرا در ازای آن حقوق دریافت میکنند.
از سوی دیگر، رهبران در سطح فردی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند، الهام میبخشند و برای آنها جذابیت دارند. آنها تلاش میکنند تا با همسو کردن اهداف فردی هر فرد با اهداف پروژه و سازمان، بهترین نتیجه را از افراد دریافت کنند.
از سوی دیگر، رهبران در سطح فردی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند، الهام میبخشند و برای آنها جذابیت دارند. آنها تلاش میکنند تا با همسو کردن اهداف فردی هر فرد با اهداف پروژه و سازمان، بهترین نتیجه را از افراد دریافت کنند.
به عنوان یک مدیر پروژه، شما باید از هر دو رشته استفاده کنید، اما با رشد و پیشرفت در حرفه خود، احتمالاً به رهبری پروژه بیش از مدیریت پروژه تکیه خواهید کرد.
آیا مدیران پروژه میتوانند رهبری را یاد بگیرند؟
بسیاری از مدیران پروژه دارای پیشینه فنی هستند و طرز فکر منطقی و تحلیلی دارند. این بدان معناست که آنها در تجزیه و تحلیل حقایق، محاسبه مدت زمان، هماهنگی فعالیتها و تصمیم گیری منطقی خوب هستند. آنها متمرکز بر کار هستند و نگران چگونگی انجام کارها هستند. آنها نقش اصلی خود را ارائه آنچه مشتری خواسته است در چارچوب پارامترهای توافق شده زمان، هزینه و کیفیت میدانند.
علاوه بر این، مدیران پروژه کمتر نگران این هستند که چرا مشتریانشان به محصول نیاز دارند و از چه راههایی بر تجارت آنها و افرادی که آن را توسعه میدهند و از آن استفاده میکنند تأثیر میگذارد. قدرت آنها در اجرا و پیروی از دیدگاه و مشخصات شخص دیگری است – به جای کمک به تعریف آن.
منطقی بودن و تکلیفگرایی اشکالی ندارد. به عنوان مدیران پروژه، ما به این مهارتها نیاز داریم. به خصوص برای برنامهریزی و هنگام برآورد یک پروژه بزرگ. این موضوع زمانی پیش میآید که این تنها سبک در جعبه ابزار است که برای مدیریت افراد و برقراری ارتباط با مشتریان نیز استفاده میشود.
ایجاد تیمهایی با عملکرد بالا، روابط عالی با مشتری و اطمینان از اینکه پروژه در واقع آنچه را که مشتری نیاز دارد را ارائه میکند، صرفاً از طریق منطق قابل دستیابی نیست. این امر مستلزم خلاقیت، همدلی، ریسکپذیری، بینش و مهمتر از همه توانایی برقراری ارتباط با مردم در سطح بسیار شخصی است.
رهبری را میتوان آموخت، اما نیازمند تلاش آگاهانه و تمایل به همکاری با مشتریان و اعضای تیم به شیوهای عمیقتر و مسئولانهتر است.
رهبری را میتوان آموخت، اما نیازمند تلاش آگاهانه و تمایل به همکاری با مشتریان و اعضای تیم به شیوهای عمیقتر و مسئولانهتر است.
گفتوگو