بر اساس تحقیقات جدید، رهبران موفق از قطبنمای اخلاقی خود پیروی میکنند
بر اساس تحقیقات جدید، رهبرانی که برای اخلاق ارزش قائل هستند و از قطبنمای اخلاقی پیروی میکنند، بدون توجه به صنعت، اندازه شرکت یا نقش، از همتایان غیراخلاقی خود بهتر عمل میکنند. اما از آنجایی که همه ما «رهبر اخلاقی» را متفاوت تعریف میکنیم، رهبرانی که سعی در انجام کارهای خوب دارند ممکن است با مشکلات غیرمنتظرهای مواجه شوند.
رهبرانی که برای اخلاق ارزش قائل هستند و از قطبنمای اخلاقی پیروی میکنند، بدون توجه به صنعت، اندازه شرکت یا نقش، از همتایان غیراخلاقی خود بهتر عمل میکنند.
تیم تحقیقاتی بیش از ۳۰۰ کتاب، مقاله و مطالعه در مورد رهبری اخلاقی را از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار داد. آنها دریافتند که رهبرانی که اخلاق را در اولویت قرار میدهند، سازمانهایی با عملکرد بالاتر با گردش مالی کمتر دارند و کارکنان آنها خلاقتر، فعالتر، متعهدتر و راضیتر هستند.
رهبرانی که اخلاق را در اولویت قرار میدهند، سازمانهایی با عملکرد بالاتر با گردش مالی کمتر دارند و کارکنان آنها خلاقتر، فعالتر، متعهدتر و راضیتر هستند.
جیم لموئین (Jim Lemoine)، یکی از نویسندگان این مطالعه، استادیار سازمان و منابع انسانی در دانشگاه میگوید: «بارها و بارها، تحقیقات ما نشان داد که پیروان، رهبران اخلاقی را مؤثرتر و قابل اعتمادتر میدانند و این رهبران از رفاه شخصی بیشتری نسبت به مدیرانی با اخلاق مشکوک برخوردار هستند. با این حال، مشکل این است که وقتی در مورد یک “رهبر تجاری اخلاقی” صحبت میکنیم، اغلب در مورد همان شخص صحبت نمیکنیم.
پیروان، رهبران اخلاقی را مؤثرتر و قابل اعتمادتر میدانند و این رهبران از رفاه شخصی بیشتری نسبت به مدیرانی با اخلاق مشکوک برخوردار هستند.
اخلاق در چشم بیننده است؟
لموئن میگوید که تحقیقات قبلی اغلب با تمام اشکال رهبری اخلاقی یکسان برخورد میکند و ویژگیها و پیامدهای منحصربهفرد آنها را از دست میدهد.
به عنوان مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که در یک کشور در حال توسعه فرصت فروش سیگار را دارد. یکی از مدیران میگوید فروش اخلاقی است زیرا هیچ هنجار یا قاعدهای آن را ممنوع نمیکند. یک رهبر خدمتگزار ممکن است این معامله را به دلیل اثرات منفی آن بر سلامت و محیط زیست رد کند. و یک رهبر سوم، که توسط قطبنمای اخلاقی و اعتقادات درونیاش هدایت میشود، ممکن است راه دیگری را برای عمل انتخاب کند.
لموئن میگوید که هر سه این رهبران اخلاقی عمل میکنند، حتی اگر با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند و حتی ممکن است دیگران را غیراخلاقی بدانند.
همچنین لموئن میگوید: اخلاق میتواند ذهنی باشد، و اینکه رهبران چگونه اخلاقیات خود را عملی میکنند، میتواند پیامدهای عظیمی برای اثربخشی رهبری، تیمها و سازمانهایشان داشته باشد.
اخلاق میتواند ذهنی باشد، و اینکه رهبران چگونه اخلاقیات خود را عملی میکنند، میتواند پیامدهای عظیمی برای اثربخشی رهبری، تیمها و سازمانهایشان داشته باشد.
محققان دریافتند که احساس قوی از اخلاق برای رهبران و سازمانهای آنها مثبت است، عملکرد، مشارکت، انگیزه و سایر عوامل را افزایش میدهد اما هر رویکرد خاص به اخلاق نتایج کمی متفاوت داشت.
احساس قوی از اخلاق برای رهبران و سازمانهای آنها مثبت است، عملکرد، مشارکت، انگیزه و سایر عوامل را افزایش میدهد.
این مطالعه نشان داد که رهبرانی که بر مطابقت با هنجارها و استانداردها تمرکز میکنند، اغلب از نظر سیاسی ماهر هستند و از رسواییهای قانونی اجتناب میکنند، اما ممکن است از قوانین برای اهداف خود سوء استفاده کنند.
رهبران خدمتگزار قویترین نتایج را برای خدمات مشتری، تأثیر جامعه و تعادل بین کار و زندگی کارکنان داشتند، اما ممکن است برای مدیریت اولویتهای رقابتی از سوی سهامداران خود دچار مشکل شوند.
رهبران خدمتگزار قویترین نتایج را برای خدمات مشتری، تأثیر جامعه و تعادل بین کار و زندگی کارکنان داشتند، اما ممکن است برای مدیریت اولویتهای رقابتی از سوی سهامداران خود دچار مشکل شوند.
در نهایت، رهبران مستقل جان مک کین را در نظر میگیرند، که به طور گسترده به عنوان یک فرد مغرور در اعتقادات شخصی خود شناخته می شود میتوانند به طور همزمان فرهنگ نوآوری و شفافیت را ایجاد کنند، در حالی که به طور بالقوه کارفرمایانی را که آرزو میکنند بیشتر از خط شرکت پیروی کنند ناامید میکند.
سنجش قطبنمای اخلاقی رهبری
بنابراین، کدام فلسفه اخلاقی بهترین است؟
این مطالعه نشان داد که هیچ کدام به طور مداوم بهتر یا بدتر از بقیه نبودند. در عوض، لموئین میگوید، ترفند رهبران این است که بر اهمیت کلی اخلاق و تأثیر مثبت آن بر سودآوری تأکید کنند، در حالی که همچنین تعریف کدهای اخلاقی خاص شما و شناخت رویکرد شما ممکن است با سازمان یا پیروان شما مطابقت نداشته باشد.
لموئین میگوید: «اخلاق چیز بسیار خوبی برای مدیران است که آن را در سبکهای رهبری خود بگنجانند. اما فقط به این دلیل که ما چیزی را در قطبنمای اخلاقی خود در نظر میگیریم، نمیتوانیم تصور کنیم که دیگران آن را اینگونه میبینند. برای رهبران و سازمانها مهم است که این تفاوتها را آشکارا نمایان کنند و در مورد آنها بحث کنند تا از سوء تفاهمها و تصورات نادرست در آینده جلوگیری کنند.
گفتوگو