آیا برخی از فرهنگها نسبت به سایرین اعتماد کمتری دارند؟
کنت ارو (Kenneth Arrow)، برنده جایزه نوبل، زمانی اعتماد را به عنوان “روان کننده یک سیستم اجتماعی” توصیف کرد. تبادل اقتصادی، به ویژه، بدون حداقل سطحی از اعتماد عملاً غیرممکن است. در حالی که بازارها، فروشگاهها و معاملهگران آنلاین تلاش میکنند از طریق بررسیهای مشتریان یا سیاستهای بازپرداخت رایگان، عدم اطمینان را کاهش دهند، مصرفکنندگان باید خودشان تصمیم بگیرند که آیا به شرکای تجاری ناشناختهای که خود را چیزهای مبهم مینامند مانند Mae.B.O’Frawd_101 اعتماد کنند و خرید کنند یا نه.
اعتماد “روان کننده سیستم اجتماعی” است.
کنت ارو (Kenneth Arrow)
سطح دیگری از پیچیدگی با سرعت جهانی شدن اضافه شده است که مردم را از همه گوشههای جهان به هم نزدیکتر میکند. با افزایش تعداد همکاران بین المللی، شرکای تجاری و همکاران، حتی سختتر میشود که بدانیم به چه کسی اعتماد کنیم. اعتماد میتواند بر روشهای ارتباطی افراد، آداب و رسوم در محل کار و سلسله مراتب سازمانی آنها تأثیر بگذارد، که همه اینها ممکن است موانع مهمی در همکاریهای بین المللی باشد. و بنابراین برای اطمینان از موفقیت تجارت جهانی، باید تفاوتهای فرهنگی در اعتماد را درک کرده و در نظر بگیریم.
گروهی از محققین دانشگاه لستر در آخرین تحقیقات خود، دقیقاً این کار را انجام دادند. با توجه به تمرکز بر روی کارکرد اعتماد در تعاملات اقتصادی، تصمیم گرفتند کشورهایی با توسعه اقتصادی مشابه اما زمینههای فرهنگی متفاوت را با هم مقایسه کنند. به این ترتیب، با تمرکز بر ژاپن و بریتانیا که سطوح توسعه و سرانه تولید ناخالص داخلی تقریباً یکسانی دارند، اما فرهنگهای بسیار متفاوتی دارند. ژاپن تحت تأثیر تأثیرات رقابتی ادیان شینتو و بودایی و ارزشهای جمعگرایانه شکل گرفته است که گروه را بر فرد ترجیح میدهند. از سوی دیگر، بریتانیا با ارزشهای عمدتاً مسیحی یا اومانیستی و تمرکز بیشتر فردگرایانه بر آزادی و استقلال شخصی مشخص میشود.
ژاپن تحت تأثیر تأثیرات رقابتی ادیان شینتو و بودایی و ارزشهای جمعگرایانه شکل گرفته است که گروه را بر فرد ترجیح میدهند. از سوی دیگر، بریتانیا با ارزشهای عمدتاً مسیحی یا اومانیستی و تمرکز بیشتر فردگرایانه بر آزادی و استقلال شخصی مشخص میشود.
فرهنگهای متفاوت دو کشور در نحوه سازماندهی جوامع مربوطه آنها منعکس می شود. جامعه ژاپن متشکل از جوامع نزدیک با پیوندهای بین فردی قوی است. در زمینه حرفهای، این در گروههای تجاری وفادار (به اصطلاح “keiretsu”) و معمولاً اشتغال مادام العمر با همان شرکت آشکار میشود. از سوی دیگر، کارآفرینی غربی در بریتانیا، تأکید بیشتری بر نوآوری، از جمله از طریق جابجایی کارکنان دارد. این درک متفاوت از مدیریت کسب و کار در کنار تغییرات بین فرهنگی در اعتماد و ریسک پذیری، احتمالاً عوامل مهمی در تعیین موفقیت روابط تجاری بین المللی هستند.
جمعی یا فردی
محققان ژاپنی قبلاً تلاش کردهاند تا با کمک آزمایشهای کنترلشده با استفاده از وظایف تصمیمگیری با انگیزه (به اصطلاح بازیهای تجربی) اعتماد را به طور علمی در فرهنگهای ژاپنی و ایالات متحده اندازهگیری و کمی کنند تا نحوه تصمیمگیری مشارکتکنندگان در زمینههای مالی پرخطر یا نامطمئن را آزمایش کنند. نتایج نشان میدهد که ژاپنیها معمولاً نسبت به غربیها نسبت به غریبهها اعتماد کمتری دارند. این یافته در صورتی تقویت میشود که ژاپنیها تردید داشته باشند که آنها هر گونه پیوندهای بین فردی را با غریبههای مورد نظر به اشتراک گذاشتهاند.
بنابراین به نظر میرسد تحقیقات گذشته نشان میدهد که فرهنگهای جمع گرا مانند ژاپنیها نسبت به فرهنگهای فردگرایانه مانند ایالات متحده و بریتانیا اعتماد کمتری دارند. اما یافتههای پیگیری نشان میدهد که رابطه بین فرهنگ و اعتماد در واقعیت پیچیدهتر است. آزمایشهایی که با دقت طراحی شدهاند نشان دادهاند که علیرغم سطح پایین اعتماد اولیه نسبت به غریبهها، اعتماد و همکاری ژاپنیها زمانی افزایش مییابد که شرکتکنندگان احساس کنترل بیشتری بر موقعیت داشتند، زمانی که اقدام آنها قبل از اقدام مشترک طرف مقابل انجام میشد، و زمانی که آنها احساس میکردند کنترل بیشتری بر موقعیت داشتند با فردی روبرو شدند که قبلا با او درگیر شده بودند.
دو آزمایش اخیر نشان داد که شرکتکنندگان ژاپنی در واقع نسبت به شرکتکنندگان بریتانیایی در موقعیتهای تصمیمگیری مکرر که با تعامل متقابل و طولانی مدت با همان شخص دیگر مشخص میشود، اعتماد بیشتری داشتند. علاوه بر این، ژاپنیها در واقع تمایل بیشتری نسبت به بریتانیاییها برای انجام تعهدات پرهزینه به روابط داشتند، زمانی که این تعهدات ریسک مالی مربوط به تصمیمگیری را کاهش میداد.
سوال اشتباه
با توجه به این یافتههای پیچیدهتر، به نظر میرسد که ما سوال اشتباهی را مطرح کردهایم. شاید فرهنگها نه در میزان اعتماد بلکه در نوع اعتمادی که نشان میدهند متفاوت باشند. یک نظریه تأثیرگذار اعتماد که توسط روانشناس برجسته ژاپنی توشیو یاماگیشی ارائه شده است، این دیدگاه را تأیید میکند.
یاماگیشی بین دو نوع مختلف اعتماد تفاوت قائل میشود: اعتماد عمومی و اعتماد مبتنی بر اطمینان. بر اساس این نظریه، فرهنگهای غربی فردگرا مانند ایالات متحده و بریتانیا اعتماد خودجوش بیشتری نسبت به غریبهها نشان میدهند (اعتماد عمومی). در مقابل، فرهنگهای جمعگرای شرقی مانند ژاپن با نوع اعتماد متقابلتری نسبت به افرادی که قبلاً با آنها مواجه شدهاند (اعتماد مبتنی بر اطمینان) مشخص میشوند.
فرهنگهای غربی فردگرا اعتماد خودجوش بیشتری نسبت به غریبهها نشان میدهند (اعتماد عمومی). در مقابل، فرهنگهای جمعگرای شرقی اعتماد متقابلتری نسبت به افرادی که قبلاً با آنها مواجه شدهاند (اعتماد مبتنی بر اطمینان) مشخص میشوند.
توشیو یاماگیشی
بنابراین هنگام تقویت همکاریهای تجاری در ژاپن، بزرگترین مانع شروع یک رابطه به دلیل عدم اعتماد فرهنگی ژاپن است. اما هنگامی که یک رابطه برقرار شد، سطح بالای اعتماد مبتنی بر اطمینان به این معنی است که معاملات تجاری پیچیده ممکن است به طور غیر رسمی از طریق تلفن بسته شود، و از بررسیهای زمانبر پیشینه، قراردادهای اضافی یا کارهای کاغذی اجتناب شود.
این تحقیق بین فرهنگی نشان میدهد که فرهنگ ما لزوماً بر میزان اعتماد ما تأثیر نمیگذارد، بلکه بر نحوه اعتماد ما تأثیر میگذارد. کسب و کارها باید این را در نظر داشته باشند که در بازار بین المللی حرکت میکنند و همکاریهای جهانی را دنبال میکنند. و ما نباید این اشتباه را مرتکب شویم که اعتماد را با قابل اعتماد بودن اشتباه کنیم: اینکه آیا فردی شایسته اعتماد ما باشد یا نه، یک بازی کاملاً دیگر است.
گفتوگو