۳ راه برای تقویت نوآوری و افزایش عملکرد کسب و کارها
طی دو سال گذشته، کسبوکارها به دلیل همهگیری کووید-۱۹، اختلالات عملیاتی و عدم اطمینان بازار بیسابقهای را تجربه کردهاند.
بر این اساس، بسیاری از مدیران کسب و کار نوآوری را برای ارتقای رقابت و عملکرد در سال ۲۰۲۲ در اولویت قرار میدهند. گفتن این کار آسانتر از انجام آن است، زیرا فهرست شیوههای نوآورانه گسترده و در حال رشد است.
به عنوان مثال، تحقیقات اخیر نشان میدهد که شرکتهای نوآور، در مقایسه با همتایان غیر نوآور خود، در خیلی از بهترین شیوههای بسیار تبلیغ شده مشارکت دارند. در حالی که این شیوهها میتوانند رقابتپذیری را افزایش دهند، برخی از آنها مهمتر از دیگران هستند و اجرای آنها در غیاب استراتژی بسیار مشکلساز است.
چه نوع فرهنگ سازمانی به بهترین وجه از اجرای این شیوههای نوآورانه پشتیبانی میکند؟ و دوم، کدام یک از این شیوهها به طور جهانی عملکرد شرکت را افزایش میدهد؟
مطالعه جهانی نوآوری
در همکاری با هیئتهای کنفرانس ملی در ایالات متحده، اروپا و آسیا (سازمانهای غیرانتفاعی که از تحقیقاتی با هدف کمک به رهبران برای مقابله با چالشهای اجتماعی حمایت میکنند)، دادههایی را از ۴۳۷ شرکت، در ۱۱ صنعت، در ۲۷ کشور جمعآوری شد.
یافتهها نشان داد که برای اجرای موفقیتآمیز جمعسپاری، سیستمهای طراحی تفکر، نوآوری باز، تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ، نرمافزار مدیریت نوآوری، اکتشاف علمی و نمونهسازی به یک فرهنگ متمرکز بر نوآوری نیاز است. با این حال، تنها برخی از این شیوهها عملکرد شرکت را افزایش دادند.
شرکتهایی با فرهنگ نوآوری قوی رهبرانی دارند که از نوآوری حمایت میکنند، منابع را به آزمایش اختصاص میدهند، تولید و انتشار دانش را دنبال میکنند و فرآیندهایی برای آزمایش و راهاندازی ایدهها دارند. نوآوران بالا قادر به اجرای استراتژی، ایجاد مزیتهای رقابتی و دستیابی به اهداف عملکرد هستند.
افراد بسیار نوآور در اجرای همه شیوههای نوآوری بهتر عمل میکنند. در سراسر صنایع، شرکتهایی با فرهنگ نوآوری قوی از همتایان خود بدون فرهنگ مشابه عملکرد بهتری داشتند. با توجه به مزایای عملکرد آن، چگونه میتوان یک فرهنگ متمرکز بر نوآوری ایجاد کرد؟
شرکتهایی با فرهنگ نوآوری قوی رهبرانی دارند که از نوآوری حمایت میکنند، منابع را به آزمایش اختصاص میدهند، تولید و انتشار دانش را دنبال میکنند و فرآیندهایی برای آزمایش و راهاندازی ایدهها دارند.
بینش قبلی از شرکتهای Fortune 1000 نشان میدهد که مدیران باید اهداف نوآوری را تعیین کنند، همه کارمندان را تشویق کنند تا در نقشهای خود نوآوری کنند، یادگیری فردی و سازمانی را در اولویت قرار دهند، پیامدهای منفی مربوط به آزمایشهای ناموفق را حذف کنند و از فعالیتها با انگیزه حمایت کنند.
بر اساس نتایج مطالعه، یک فرهنگ متمرکز بر نوآوری اولین قدم ضروری است. تنها پس از اینکه شرکتها یک محیط حمایتی ایجاد کردند، میتوانند برای اجرای هر گونه شیوههای نوآورانه تلاش کنند.
نوآوری در افزایش عملکرد
شرکتها در تمام صنایع مزایای افزایش عملکرد را از جمعسپاری، نوآوری باز، نرمافزار مدیریت نوآوری، کشف علمی و نمونهسازی تجربه کردند:
- Crowd-Sourcing فرآیند انجام وظایف داخلی و برون سپاری آنها است. به طور طبیعی، ایدهها و دیدگاههای جدیدی ایجاد میکند که میتواند برای شرکتها ارزش ایجاد کند.
- نوآوری باز فرآیند به اشتراک گذاری آزادانه نوآوری ها در بین بازیگران زنجیره ارزش است و همچنین فرصتهای ارزش آفرینی بیشتری را برای شرکتها فراهم میکند.
- نرم افزار مدیریت نوآوری برای اندازه گیری پیشرفت نوآوری طراحی شده است. از آنجا که «آنچه اندازهگیری میشود، مدیریت میشود»، پیشرفت نوآوری که به طور مؤثر اندازهگیری میشود، نتایجی ایجاد میکند.
- کشف علمی – افرادی که در فضا و زمان برای تعمیق دانش همکاری میکنند – به عنوان یکی از ویژگیهای شرکت های با عملکرد برتر شناخته شده است.
- نمونه سازی، ایجاد نسخههای اولیه و آزمایشی محصولات، ریسک را کاهش میدهد و عملکرد بازار محصول را افزایش میدهد.
به شرکتها توصیه میشود که اجرای این شیوههای نوآورانه را بررسی کنند، زیرا آنها مزایای عملکرد جهانی دارند. اما تکرار این نکته مهم است که مشارکت در چنین اقداماتی باید توسط استراتژی سازمان هدایت شود و فرهنگ متمرکز بر نوآوری اولین قدم ضروری است.
اولین قدم در نوآوری در افزایش عملکرد شرکتها داشتن فرهنگ متمرکز بر نوآوری است.
شیوههای نوآورانه کمتر موفق
اگرچه تبلیغات زیادی در مورد سیستمهای استیج گیت، طراحی تفکر و تجزیه و تحلیل کلان داده وجود دارد، تحقیقات نشان میدهد که تنها شرکتهایی در صنایع خاص از این شیوهها سود میبرند.
سیستمهای استیج گیت فرآیندی خطی هستند که شامل مجموعهای از مراحل متوالی با هدف عرضه محصولات جدید است. کارشناسان استدلال میکنند که فرآیند نوآوری هر روشی جز خطی است، و چنین فرآیند سفت و سختی برای اکثر صنایع مساعد نیست.
دادهها تأیید میکند که سیستمهای استیج گیت در تولید، فناوری اطلاعات و تنظیمات مراقبتهای بهداشتی مؤثرتر هستند، اما در هیچکدام از موارد دیگر مؤثر نیستند.
طراحی تفکر ، رویکردی که از حساسیت و روشهای طراح برای تطبیق نیازهای مصرفکننده با آنچه از نظر فنآوری امکانپذیر است، استفاده میکند، در میان کسانی که آن را انجام میدهند هم غیر واضح و حتی مبهم است.
ابهام در طراحی تفکر دلیلی است که تنها شرکتهایی در هنر و صنایع سرگرمی، خرده فروشی و بازاریابی مزایای آن را تجربه کردهاند.
با کمال تعجب، تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ – جمع آوری، تفسیر و تصمیم گیری بر اساس مجموعه دادههای بزرگ – فقط برای شرکتها در برخی از صنایع سودمند بود. پس از بررسی دقیقتر، کارشناسان متوجه شدند که تنها شرکتهایی در صنایعی که به طور معمول حجم زیادی از دادهها (مانند امور مالی، مراقبتهای بهداشتی و فناوری اطلاعات) را مدیریت و تفسیر کردهاند، چنین ارزشی را دریافتند. آنها فکر میکنند که این بیشتر به ناتوانی برخی از شرکتها در مدیریت کلان داده بر خلاف ارزش آن اشاره میکند.
سیستمهای استیج گیت فرآیندی خطی هستند که شامل مجموعه ای از مراحل متوالی با هدف عرضه محصولات جدید است.
نکات مدیریتی
کارشناسان سه راه را ارائه میدهند که مدیران میتوانند بر اساس تحقیقات آنها دست به نوآوری بزنند:
۱.همه مدیران اجرایی باید به دنبال ایجاد یک فرهنگ نوآوری محور باشند.
۲.پس از ایجاد فرهنگ نوآوری، شرکتها باید به طور استراتژیک در برخی از شیوههای سودمند جهانی مشارکت کنند.
۳.از برخی روشها باید با هم اجتناب شود، زیرا مزایای آنها محدود به صنایع خاصی است.
گفتوگو