زنانی که بهطور موفقیت آمیزی بین رهبری، خانواده و سلامتی خود تعادل برقرار میکنند، این سه مورد مشترک را دارند.
زنان بهطور فزایندهای در یافتن تعادل بین زندگی حرفهای و خانوادگی/شخصی تحت فشار قرار میگیرند، اما تعهد به ذهنیتهای خاص میتواند کمک کند.
مدیریت یک حرفه سخت و در عین حال اولویت دادن به خود و خانواده هرگز آسان نبوده است، و برای بسیاری از زنان، این چالش با درگیری مداوم برای برآورده کردن نیازهای همه همراه است. آنها ممکن است سعی کنند مادر، همسر، رئیس و مدیر باشند بدون اینکه از هیچ یک از این نقشها غافل شوند، رویکردی که میتواند به سرعت باعث درهمشکستگی آنها شود. خوشبختانه، زنان دیگر نیازی به انتخاب بین دفتر کار و یا نگهداری ازکودک در خانه را ندارند. آنها میتوانند حضور رضایت بخشی را در هر دو حفظ کنند، اما باید از همان ابتدا بدانند که پیگیری خواسته هایشان به تعهد و سازماندهی نیاز دارد. زنان موفق زمان خود را با نیت افزایش کیفیت زندگی مدیریت میکنند و از منابعی که در اختیار دارند کامل استفاده میکنند. رهبران زن برتر این دیدگاه و همچنین ویژگیهای دیگر را به اشتراک میگذارند و در نتیجه میتوانند مسئولیتها را با استرس کمتر و رضایت بیشتر مدیریت کنند.
۱. آنها حد و مرز تعیین می کنند.
رهبران بزرگ قادر به انجام وظایف متعدد، مفهوم سازی اهداف برای بخشهای مختلف و رهبری شخصیتهای مختلف هستند. با این حال، آنها همه این کارها را با پخش انرژی در همه مکانها انجام نمیدهند، بلکه با تعیین مرزهایی در زمان و مکان خود انجام میدهند: استفاده از انرژی برای استفاده در یک چیز در یک زمان. بنابراین، یک جلسه در مورد جدیدترین کمپین بازاریابی باید فقط در مورد آن باشد – نه در مورد همگام شدن با متون. همچنین به این معنی است که شب خانوادگی فقط در مورد وقت گذراندن با خانواده است نه پاسخ به مسائل کاری خارج از زمان کار و همین امر در مورد حضور در بازی فوتبال فرزند نیز صدق میکند. با این حال، تقسیم بندی خوب به این روش مستلزم این است که وقتی کسی از شما میخواهد که از یک مرز عبور کنید، بگویید «نه». اگر مشتری از شما بخواهد پروژهای را در آخر هفته انجام دهید، آن را رد کنید و وقتی ایمیلی در نیمه شب دریافت میشود، آن را علامت گذاری کرده و برای صبح ذخیره کنید.
حد و مرز یک آرزوی بی پایه و اساس نیست، بلکه روشی حیاتی برای بهدست گرفتن مالکیت زندگی خود و تا حد امکان خودآگاهی است. آنها همچنین برای حفظ روابط خوب، به ویژه با همسر، فرزندان، دوستان و همکاران بسیار مهم هستند.
۲. وظایف را اولویت بندی میکنند.
تعادل رضایتبخش در زندگی مربوط به اولویتبندی است، به این معنی که آگاهانه تصمیم میگیرید چه کاری را انجام دهید، نه اینکه اجازه دهید همه چیز اتفاق بیفتد. محدودیتهای بسیار واقعی در مورد میزان کاریکه یک فرد میتواند انجام دهد وجود دارد – چه زمانی میتوان آن را انجام داد و برای چه مدت. علاوه بر این، با توجه به خواستههای بسیار و متنوع، به راحتی میتوان درگیر تلاش برای تبدیل شدن به نسخه ایدهآل از خود شد تا اینکه به آنچه که هستید و آنچه میخواهید وفادار بمانید. همه چیز در لیست کارها یکسان ایجاد نمیشود – همیشه چیزهایی وجود خواهند داشت که بیش از سایرین ضروری هستند، و این به شما بستگی دارد که ارزیابی کنید چه کاری باید انجام شود، چه کاری خوب است انجام شود و چه چیزی میتواند تا فردا صبر کند. وقتی کارها را به این روش مرتب میکنید، کمتر احساس مشغله بیهوده میکنید و زمان خود را صرف انجام کارهایی میکنید که واقعاً مهم هستند.
۳. اول از خود مراقبت می کنند.
به نظر میرسد فشار برای مراقبت از کارفرمایان، کارمندان، خانواده و دوستان همیشه وجود دارد که همه آنها انرژی میگیرند و میتوانند به خستگی و فرسودگی ختم شوند. زنان موفق مراقبت از خود را در زندگی خود گنجاندهاند، مهم نیست که چه کسی یا چه چیزی توجه را جلب میکند – آنها بهطور شهودی درک میکنند که بدون سلامتی، هیچ اقدام دیگری ممکن نیست. با صرف وقت شخصی برای رسیدن به این هدف – چه پیادهروی یا دویدن پس از جلسات طولانی، مدیتیشن، یک سفر هفتگی به یک مکان دور از شهر یا پیوستن به یک گروه حمایتی با زنان دیگر در محل کار – در واقع این امکان را فراهم میکنند که بیشتر در دسترس دیگران قرار گیرند.
اما کسانی که در پستهای رهبری هستند در این حوزه نیز با چالشهایی روبرو هستند. آنها ممکن است نگران باشند که مرخصی گرفتن ممکن است به این معنی باشد که ارتقای شغلی را از دست میدهند، یا اینکه شخص دیگری اعتبار دریافت میکند و یا پس از بازگشت، هجوم کاری در انتظار آنها خواهد بود. هر چند چنین نگرانیهایی وجود دارد، مهم است که آنها را کنار بگذارید. وقت گذاشتن برای مراقبت از خود باعث میشود که برای انجام کارها مجهزتر باشید، همچنین در دسترس خانوادهتان قرار میگیرید و به دوستی بهتر و متعهدتر تبدیل میشوید. به هر حال، اگر این مفهوم جدید است، از کارهای کوچک شروع کنید: یک ساعت در روز را به هر جایی که میتوانید بروید و از این زمان برای دوری از همه مسولیتهای سنگین استفاده کنید.
به طور گستردهتر، از خود بپرسید چگونه میتوانید زندگی و کار را مکمل یکدیگر کنید. به راههای خلاقانه برای سادهسازی فکر کنید، تا بتوانید زمان بیشتری را برای انجام کاری که دوست دارید صرف کنید، و اتلافکنندگان وقت را که وقت خانواده را از بین میبرند شناسایی و حذف کنید. وقتی گامهای هوشمندانهای مانند موارد بالا برمیدارید، واقعاً میتوانید همه آن را داشته باشید و در همه بخشها موفق باشید – اما موفقیت با انتخابهای هوشمندانه شروع میشود.
گفتوگو