کنفوسیوس برای رهبران تجاری که میخواهند موفق شوند پیامی دارد: تأمل کنید
یکی از تحسین برانگیزترین ونابترین ویژگیهای رهبری، ظرفیت تفکر است. کنفوسیوس آن را اصیلترین راه برای یادگیری حکمت نامید.
یکی از تحسین برانگیزترین و نابترین ویژگیهای رهبری، ظرفیت تفکر است. کنفوسیوس آن را اصیلترین راه برای یادگیری حکمت نامید.
اما وقتی در مورد اینکه چه چیزی یک فرد را به یک رهبر موفق تبدیل میکند صحبت میکنیم، معمولاً ویژگیهایی مانند توانایی نوآوری، تصمیمگیری استراتژیک یا مدیریت عدم اطمینان را توصیف میکنیم. ما به ندرت از تفکر در میان ویژگیهای اصلی یک رهبر بزرگ یاد میکنیم.
با این حال، ظرفیت آنها برای تأمل در تصمیمات، رفتارها و یادگیری مطمئناً آنها را به سمت موفقیت هدایت میکند. برای مثال، آریانا هافینگتون (Arianna Huffington)، غول رسانهای، تفکر را به عنوان راهی برای ارتباط با خرد و خلاقیت خود توصیه میکند.
تفکر راهی برای ارتباط با خرد و خلاقیت است.
آریانا هافینگتون (Arianna Huffington)
تأمل با تفکر انتقادی که بیشتر بر حل مسئله و هدف نهایی متمرکز است متفاوت است. تفکر انعکاسی به ما کمک میکند تا باورها و مفروضات اساسی خود را درک کنیم و بدانیم چگونه بر تصمیمات ما تأثیر میگذارند، ما را در حل مسئله راهنمایی میکند و رفتار را هدایت میکند.
با توجه به طبیعت سریع دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، ممکن است برای مدیران و دیگران نامفهوم به نظر برسد که توانایی تفکر را به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهایی که موفقیت یک رهبر را تعیین میکند، بگنجانند. با این حال شواهد فزاینده ای وجود دارد که دقیقاً آن را نشان میدهد.
قدرت تفکر
پزشکان این را به طور شهودی درک میکنند، زیرا آنها باید تصمیمات برق آسا برای زندگی و مرگ بگیرند و به راههایی نیاز دارند که به آنها کمک کند تا در موقعیتهای نامشخص حرکت کنند.
به گفته محققان دانشکده پزشکی دانشگاه لویولا شیکاگو استریچ، مقاله ای در سال ۲۰۱۵ در مورد نقش تفکر در آموزش اخلاق زیستی، توانایی بازتاب را برای پزشکان آینده “مهم” توصیف میکند و به آنها کمک میکند “ذهن و حساسیت اخلاقی و حرفهای” خود را توسعه دهند. که موضوع را در برنامه درسی رسمی خود ادغام میکند.
به این ترتیب، دانشجویان پزشکی دانشکده در جلسات گروهی کوچک و تکالیفی با مضمون تفکر شرکت میکنند که از آنها میخواهد تجربیات خود را در کلاسها با سؤالاتی مانند “چه چیزی به شما الهام داد؟” و “آیا احساس میکنید در حال تبدیل شدن به پزشکی هستید که میخواهید باشید؟”
اکثر دانش آموزانی که در این برنامهها شرکت کردهاند، گفتند که آن را برای رشد شخصی و حرفهای خود مفید میدانند.
به طور مشابه، یک مطالعه یک ساله توسط محققان دانشکده پزشکی دانشگاه تافتز و کالج بوستون، نقش تأمل در تعاملات پزشک و بیمار را بررسی کرد. آنها دریافتند که پزشکانی که به لحنی که با بیماران استفاده میکردند – و اینکه چگونه بر تمایل بیماران برای افشای اطلاعات تأثیر میگذاشتند – منجر به بهبود ارتباطات و تأکید بیشتر بر تجربیات واقعی بیمار به جای برداشتهای خودشان شد.
به گفته محققان مدرسه بازرگانی هاروارد، علاوه بر پتانسیل آگاهی و توجه دقیق در ارتباطات، تأمل همچنین اعتماد به نفس فرد را برای تکمیل یک کار افزایش میدهد و همچنین درک آن کار را بهبود میبخشد. شاید با کمال تعجب، آنها دریافتند که وقت گذاشتن برای تأمل پس از اتمام کار، عملکرد را بیش از تجربه اضافی انجام آن کار افزایش میدهد.
۱۵ دقیقه در روز
اگرچه شواهد در حال ظهوری وجود دارد که مزایای تأمل را نشان میدهد، چرا رهبران بیشتری در این فعالیت شرکت نمیکنند؟
ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد، پاسخهای واضح کمبود میل و زمان است. به گفته دانشمندان علوم رفتاری، بیشتر مردم ترجیح میدهند به جای اینکه با افکار خود خلوت کنند، در فعالیتهای بیرونی شرکت کنند.
مطالعهای بر روی ۱۱۱۴ مدیر اجرایی در برزیل، فرانسه، آلمان، هند، بریتانیا و ایالات متحده به بررسی نحوه گذراندن روز کاری آنها پرداخت. آنها دریافتند که به طور متوسط مدیران عامل حدود ۷۰ درصد از زمان خود را صرف تعامل با دیگران به صورت حضوری یا مجازی میکنند. بقیه عمدتاً صرف فعالیتهایی میشود که از این تعاملات پشتیبانی میکنند، مانند سفر و آمادهسازی برای جلسات.
این زمان زیادی را برای تأمل متمرکز باقی نمیگذارد. با این حال، برخی از رهبران مزایای اختصاص دادن زمان برای انجام این کار را میدانند.
به عنوان مثال، هری کریمر(Harry Kraemer)، مدیر عامل سابق شرکت بینالمللی باکستر، مراسم شبانهای را برنامهریزی میکند که در طی آن سؤالات خودآزمایی مانند «اگر امروز دوباره زندگی میکردم، چه کار متفاوتی انجام میدادم؟» را از خود میپرسد.
کریمر از رویکرد خاصی برای بازتاب خود دفاع نمیکند زیرا معتقد است که این یک موضوع شخصی است. اما او قویاً توصیه میکند که رهبران برای آن وقت بگذارند، حتی به اندازه ۱۵ دقیقه در روز. جالب اینجاست که محققان دریافتهاند که ۱۵ دقیقه خود اندیشی در پایان روز در واقع میتواند عملکرد را افزایش دهد.
سارا بلیکلی (Sara Blakely)، بنیانگذار و میلیاردر Spanx، از روزنامه نگاری به عنوان وسیله ای برای تفکر استفاده میکند. بلیکلی در مصاحبهای گفت که حدود ۲۰ دفترچه یادداشت را با تمام “چیزهای وحشتناک” که برای او اتفاق افتاده است پر کرده است.
او گفت: “هر اتفاق وحشتناکی که برای شما اتفاق میافتد همیشه یک موهبت پنهان دارد و شما را به چیزی بزرگتر هدایت میکند.”
هر اتفاق وحشتناکی که برای شما اتفاق میافتد همیشه یک موهبت پنهان دارد و شما را به چیزی بزرگتر هدایت میکند.
سارا بلیکلی (Sara Blakely)
این ایده که بهترین یادگیری در لحظات تأمل آرام اتفاق میافتد، احساسی است که توسط تحقیقات دانشگاه تگزاس در آستین پشتیبانی میشود. محققان بررسی کردند که آیا بازتاب یادگیری آینده را افزایش میدهد یا خیر. به شرکت کنندگان وظایف حفظ کردن محول شد و بین آنها زمان داده شد تا در مورد هر چیزی فکر کنند. شرکتکنندگانی که از آن زمان برای تأمل در مورد آموختههای خود استفاده میکردند، بهتر میتوانستند اطلاعات جدید را به ایدههای مرتبطی که قبلاً میدانستند مرتبط کنند.
بهترین یادگیری در لحظات تأمل آرام اتفاق میافتد.
پس چگونه همه ما میتوانیم از قدرت تقکر استفاده کنیم؟
به گفته تاشا اوریش، روانشناس سازمانی، کلید این است که بپرسیم «چی» به جای «چرا». به عنوان مثال، به جای اینکه بپرسید “چرا این اتفاق افتاد؟” بپرسید، “برای جلوگیری از تکرار آن چه کار متفاوتی میتوانستم انجام دهم؟”
پرسیدن سؤالات «چه چیزی» به ما کمک میکند تا از حلقه نشخوار فکری فرار کنیم، عینیت را حفظ کنیم و روی آینده متمرکز بمانیم. هنگامی که افراد “چشم انداز دور” را در نظر میگیرند و چیزها را به عنوان یک ناظر میبینند، سطوح بالاتری از اعتماد به نفس را گزارش میکنند و میتوانند بهتر به منابع استرس پاسخ دهند.
هیچ رویکرد جهانی منحصر به فردی برای تحقیق تفکری وجود ندارد. تمرینی را بررسی کنید که بیشتر در ذهن شما طنین انداز است و آن را روزانه به کار ببرید، با چالش های جزئی یا حتی موقعیت های نسبتاً خوش خیم شروع کنید. نیازی نیست انتظار داشته باشید که آن را «درست و همین حالا» دریافت کنید. هدف نهایی این است که به طور همزمان خود را به عنوان یک شرکت کننده فعال و ناظر زندگی و تجربیات خود قرار دهید.
هیچ رویکرد جهانی منحصر به فردی برای تحقیق تفکری وجود ندارد. تمرینی را بررسی کنید که بیشتر در ذهن شما طنین انداز است و آن را روزانه به کار ببرید، با چالش های جزئی یا حتی موقعیت های نسبتاً خوش خیم شروع کنید.
گفتوگو