خودکشی انتخاب نیست
در پی مطرح شدن بحث خودکشی به عنوان یک انتخاب، تصمیم گرفتیم در این پست با نشر دو مطلب نسبت به درک خودکشی و میزان تاثیر اختیار و انتخاب در آن تلاش کنیم.
روایت نخست: داستان مایک ویلیامز از WebMD
خودکشی یک انتخاب نیست؛ تلاش برای درک خودکشی
مایک ویلیامز کشیشی بود که بی حد و حصر نسبت به کسانی که او را میشناختند دلسوز بود. او بیرون رفتن و گردش را دوست داشت. به قدری باهوش بود که میتوانست خود به تنهایی برنامه نویسی کامپیوتر را بیاموزد. دخترش آنا روت ویلیامز از آتلانتا میگوید: “او مرد شگفت انگیزی بود.”
با این وجود وی در سن ۵۵ سالگی خودکشی کرد.
برای کنار آمدن با مرگ او، باید به سوالی پاسخ داد که آنا روت بیش از همه نفرت دارد: “فکر میکنید چرا دست به این کار زد؟” او به حدی از پاسخ به این سوال نفرت دارد که یک بار قرار ملاقاتی را که در آن از او این سوال شده بود، ترک کرده است.
او درباره خودکشی میگوید:
این یک انتخاب نیست. وقتی در مدار ناامیدی زندگی میکنید، خودکشی دیگر انتخاب شما نیست. شما چارهای ندارید، روزهای آخر مانده به خودکشی مانند آخرین روزهای سرطان است. دیگر انتخابی ندارید. این وضعیت تمام وجود شما را فرا میگیرد و میخواهید تنها از آن عبور کنید، درست است؟ تنها گزینهای که فکر میکنم باید انجام دهید کمک گرفتن است.
او در پاسخ به “چرایی” خودکشی توضیح می دهد که فرض میکند تنها یک علت وجود داشته است، در حالی که در واقعیت افراد به دلایل پیچیده دست به خودکشی میزنند.
آنا روت میگوید پدرش، چندین عامل مهم خطر برای خودکشی داشته است. وی به یک بیماری مزمن سلامتی، دیابت نوع ۱ مبتلا بوده است. افرادی که با مشکلات جدی یا مزمن سلامت جسمی یا روانی روبرو هستند، افرادی که محدودیت دسترسی به مراقبتهای بهداشتی دارند و افرادی که با اعتیاد یا سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم میکنند یا در خواب خود با مشکل مواجهاند، بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند.
مایک ویلیامز نیز در بحبوحه تحولی در زندگی خود بود. او اخیراً کلیسایی را در دنور ترک کرده بود تا پستی را با گروه مذهبی دیگری در تنسی بپذیرد. افرادی که حوادث استرسزای زندگی مانند مشکلات رابطه، از دست دادن شغل یا مشکلات مالی یا مشکلات حین تحصیل را پشت سر میگذارند، با احتمال بیشتری دست به خودکشی میزنند. سایر موارد محیطی نیز از جمله دسترسی به وسایل کشنده مانند مواد مخدر یا اسلحه و قرار گرفتن در معرض اخبار خودکشی یا موارد آن در جامعه این خطر را افزایش میدهد.
متخصصان بهداشت بارها نگرانی خود را نسبت به این موضوع اعلام کردهاند که با افزایش اخبار مرتبط با خودکشی دیگران نیز میتوانند این کار را دنبال کنند. مطالعات نشان داده است که میزان خودکشی پس از انتشار اخبار شدید درباره این مرگها افزایش مییابد. برای مثال به دنبال خودکشی دو مجری آمریکایی در سال ۲۰۱۸ میلادی، آمار خودکشی در این کشور افزایش داشت.
دکتر رابرت دیکر، مدیر روانپزشکی کودک و نوجوان در بیمارستان زاکر هیلساید در گلن اوکس نیویورک میگوید: “مردم افرادی را که دست به خودکشی زدهاند، گاهی تحسین میکنند. آنها با خود فکر
میکنند، اگر این افراد در نهایت رنج کشیدن را پایان داده و خودکشی کردهاند، من چه امیدی در زندگی دارم؟”
آخرین دسته از مواردی که احتمال خودکشی را افزایش میدهد، مربوط به سابقه فرد از جمله ژنتیک، قرار گرفتن در معرض حوادث آسیبزا یا خشونتآمیز در کودکی یا در بزرگسالی یا عقاید فرهنگی که از خودکشی حمایت میکنند، است.
دکترنادین کسلو، استاد و نایب رئیس روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه اِموری وهمچنین روانشناس ارشد در بیمارستان گریدی مموریال آتلانتا میگوید: اگرچه همه این عوامل از جمله مواردی است که خطر خودکشی را افزایش میدهد، اما محاسبه احتمال خودکشی اصلا ساده نبوده و نمیتوان گفت اگر کسی چهار یا دو مورد از این عوامل را داشته باشد، دست به خودکشی میزند یا اگر یک مورد را داشته باشد امکان خودکشی پایینی دارد.
کسلو میگوید: مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری از افرادی که دست به خودکشی میزنند، پیش از آن هرگز به کسی نگفتند که این کار را انجام میدهند و هرگز حتی اشارهای به آن نکردند.
متخصصان دیگر نیز این موضوع را تایید کرده و میگویند حتی متخصصان بهداشت روان برای شناسایی علائم هشدار دهنده خودکشی با مشکل مواجهاند.
تشخیص این موضوع بسیار دشوار است. دیکر میگوید اگر افرادی که قصد خودکشی دارند درمورد قصد قریب الوقوع و حتمی خود برای خودکشی صریح نباشند، پیشبینی آن دشوار است.
حدود دو سال پیش به دنبال مرگ کیت اسپید و آنتونی بوردین، دو مجری آمریکایی و در پی آمار جدید مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده (CDC) که نشان دهنده افزایش خودکشیها در سراسر این کشور بود، انجمن روانشناسی آمریکا اعلام کرد پیشگیری از خودکشی باید در اولویت بهداشت عمومی باشد و از این رو خواستار دسترسی بیشتر به غربالگری بهداشت روان و درمان آن شد.
“من باید در مراقبت از خود بسیار کوشا باشم”
چیزی که به خصوص در مورد خودکشی بسیار بیرحمانه است، این است که مواجهه با خودکشی دیگران شما را نیز در معرض خطر خودکشی قرار میدهد.
مطالعات نشان میدهد که احتمال خودکشی در خواهران و برادران شخصی که در اثر خودکشی مرده است، دو تا سه برابر بیشتر از حد میانگین است. این مورد در مورد کودکان و نوجوانانی که والدین خود را به دلیل خودکشی از دست میدهند نیز صدق میکند.
آنا روت میگوید قبل از مرگ پدرش هرگز به خودکشی فکر نکرده بوده، اما با گذشت سالها دریافته که او نیز در معرض خطر خودکشی است.
او میگوید: “من به عنوان یک بازماندهی خودکشی، سابقه ژنتیکی این موضوع را دارم و در زندگی نیز حادثهای بسیار آسیبزا را تجربه کردهام. بنابراین وقتی مشکلی رخ میدهد و زندگی سخت میشود، باید بسیار هوشیار باشم من باید در مراقبت از خود بسیار کوشا باشم.”
دکتر دیکر میگوید هرکسی که تجربه خودکشی یک دوست یا یک عزیزی را داشته است، باید بیشتر از دیگران مراقب برخی موارد بوده و در مراقبت از خود بسیار کوشا باشد.
موارد زیر از جمله مواردی است که افراد باید پس از خودکشی یک فرد نزدیک به خود به آن توجه کنند:
– شما باید در مورد مشکلات خود صحبت کنید، اگر با دوستان و اقوام خود راحت نیستید یا نمیتوانید مشکلاتتان را با آنها در میان بگذارید، به دنبال گروههای مردمی حمایت از بازماندگان خودکشی یا یک متخصص معتمد مانند یک دکتر، یک مشاور مدرسه یا یک پیشوای مذهبی باشید.
– تحمل این اندوه آسان نخواهد بود. غم و اندوه پس از خودکشی یکی از عزیزان تقریباً همیشه غم پیچیدهای است. در غم و اندوه پیچیده، احساس غم و اندوه ناتوان کننده بوده و با گذشت زمان بهبود نمییابد.
– کمکهای تخصصی همیشه در دسترس است. کمک گرفتن از داروها و مشاوره میتواند افسردگی، احساس گناه و خود سرزنشی را که بسیاری از بازماندگان خودکشی احساس میکنند، کاهش دهد.
– غم و اندوه ناشی از خودکشی میتواند افراد را به فکر خودکشی سوق دهد. در صورتی که با افکار خودکشی مواجه شدید با شماره تلفنهای اورژانس اجتماعی ۱۲۳ یا ۱۴۸۰ برای مشاوره تلفنی رایگان تماس بگیرید.
برای آنا روت اما گرامیداشت یاد و خاطره پدرش نیز بسیار مهم است. او روز دقیق درگذشت پدرش را به یاد نمیآورد. این چیزی است که او انتخاب کرده تا روی آن تمرکز نکند. در عوض، او هر ساله تولد پدرش را جشن میگیرد.
او میگوید: “من مردم را ترغیب میکنم سنتهای جدید پیدا کنند، زیرا زندگی شما کاملاً تغییر خواهد کرد.”
آنا روت، صاحب یک شرکت روابط عمومی است، میگوید: “روز پدر برای من مانند جهنم است. چندین سال گذشته، من همیشه کار خاصی را با یکی از کارمندان خودم که او نیز پدرش را به دلیل خودکشی از دست داده است، انجام دادهام تا خود را در این روز مشغول کنم. یافتن آرامش در کنار افراد دیگر در چنین مناسبتهایی بسیار کمک کننده است. “
روایت دوم: آیا خودکشی واقعا یک انتخاب است؟
دیوید کاوینگتون مشاور رفتارشناس، سخنران و کارآفرین در زمینه پیشگیری از خودکشی در سال ۲۰۱۶ میلادی یک سخنرانی به سبک تد با عنوان “آیا خودکشی واقعا یک انتخاب است؟” اجرا کرد.
وی در این سخنرانی قصد دارد با ذکر دلایل مختلف به رد این باور که “خودکشی یک انتخاب است” بپردازد.
او با مقایسه پیشرفت قابل توجهی که علم پزشکی در پیشگیری از بیماریهای جسمی داشته با پیشرفت اندک در پیشگیری از خودکشی، یکی از دلایل این موضوع را باورهای اشتباهی میداند که در این زمینه وجود داشته و مانع کمک برای کاهش آمارهای خودکشی شده است.
وی در ابتدای سخنرانی خود به این موضوع میپردازد که با وجود آن که از سال ۱۹۹۴ میلادی در مورد نحوه تشخیص و آمارگیری خودکشی تجدید نظر شد و تصور میشد از آن زمان با جدیت بیشتری در بحث خودکشی مداخله شود، اما همچنان اقدام جامعی در این زمینه صورت نگرفته است، چرا که افرادی هستند که خودکشی را مانند دیگر معضلات سلامتی نمیدانند و تصور میکنند این اقدامی عمدی است که مردم با انتخاب خود مرتکب آن میشوند.
دیوید در سخنرانی خود در حرکتی هوشمندانه این جمله را که “خودکشی یک انتخاب است” با جمله “زمین تخت است مقایسه میکند”. وی میگوید ما در صورتی که با چشمان خود و با زاویه دید روزمره به زمین نگاه کنیم آن را تخت میبینیم و بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسان و شواهد علمی قادر به مشاهده گرد بودن زمین نیستیم. این باور اشتباه درمورد انتخاب بودن خودکشی نیز به همین صورت است.
او با مقایسه دو بازیگر و مجری آمریکایی که یکی به دلیل سرطان جان خود را از دست داده و دیگری دست به خودکشی زده است، میگوید همه ما بر این باوریم که افراد با سرطان جنگیده و در نهایت ممکن است جان خود را در این نبرد از دست بدهند اما وقتی پای خودکشی در میان است تصور میکنیم افراد با انتخاب خود مرتکب خودکشی میشوند. وی تاکید میکند ما باید بدانیم فردی که خودکشی کرده نیز مانند فرد درگیر با سرطان با مشکلات خود مبارزه کرده و زمانی دست به خودکشی زده که توانی برایش باقی نمانده و این موضوع انتخاب او نبوده است.
وی به این موضوع اشاره میکند که اگرچه مانند دهههای گذشته اکنون کمتر کسی خودکشی را گناه و جرم تلقی میکند اما همچنان باور انتخابی و عمدی بودن خودکشی رایج است. این در حالی است که افراد برای بیان این موضوع حتی به نشانهها و مطالعات علمی نیز رجوع نکرده و آن را حقیقتی غیر قابل انکار میدانند.
این مشاور متخصص در زمینه خودکشی برای رد انتخابی بودن خودکشی تشبیهات مختلفی را در این سخنرانی به کار میبرد. برای مثال خودکشی را مانند آویزان ماندن از یک طناب ازارتفاع میداند. در این شرایط فرد حتی اگر انتخاب کند که خود را بالا نگه داشته و از سقوط جلوگیری کند، در نهایت ممکن است به دلیل خستگی زیاد و ناتوانی در برابر نیروی جاذبه سقوط کند. وی همچنین دردهای مختلف جسمی و روحی ناشی از شرایط سخت بیماریها یا اندوههای مختلفی که در زندگی تجربه میکنیم، غیر انتخابی میداند.
دیوید همچنین در سخنرانی خود در مورد تجربیات مختلفی که افراد دچار افسردگی داشتهاند، صحبت میکند. این افراد اغلب افسردگی را که آنها را به خودکشی ترغیب میکرده مانند یک تاریکی قابل مشاهده تفسیر میکنند که درد و عذابی پایان ناپذیر در آن حضور دارد. اغلب این افراد میگویند اگر قرار بود بین درد جسمی و روحی یکی را انتخاب کنند قطعاً درد جسمی را انتخاب میکردهاند.
وی با اشاره به این که سقوط از یک طناب یا درد کشیدن انتخابی نیست نتیجهگیری میکند که خودکشی نیز یک انتخاب نیست.
این رفتارشناس خودکشی را با مشکلات و بیماریهای جسمی مقایسه میکند و توضیح میدهد که در شرایط سخت جسمی بدن ما واکنشهایی مانند افزایش فشار خون، بالا بردن تعداد تنفس و ضربان قلب و غیره از خود نشان میدهد که در این شرایط تحمل و مقابله با بیماری سختتر میشود. افرادی که دچار افسردگی شدید میشوند نیز ممکن است روزها با افکار ناخوشایند، ناامیدی مطلق و قطع حمایتهای اطراف خود مواجه شوند که مقابله با این وضعیت را برایشان دشوار کرده و احتمال سوق دادنشان به خودکشی را افزایش میدهد.
در پایان دیوید کاوینگتون با تاکید بر انتخاب نبودن خودکشی میگوید فردی که دچار افکار خودکشی است مانند فردی است که از طنابی از یک ارتفاع آویزان شده است. این فرد در حالی که برای زندگی تقلا میکند به کمک دیگران نیاز دارد و کمک برای مقاومت حتی به اندازه یک لحظه بیشتر میتواند تفاوت میان مرگ و زندگی او را رقم بزند.
گفتوگو