تغییر سبکهای رهبری مدیر کل برای هدایت موفقیت
آیا تغییر در سبکهای رهبری مدیر کل راه حل است؟
صنعت مهماننوازی – هتلها، رستورانها، استراحتگاهها – با برخی از چالش برانگیزترین مسائل هر صنعت مواجه است. از فرسودگی کارکنان خط مقدم گرفته تا انتظارات مشتریان رو به رشد و افزایش رقابت، هیچ کمبودی در مسائلی وجود ندارد که میتواند برای مدیران کل (GMs) دردسر ایجاد کند و همچنین بر نتیجه کسبوکار آنها تأثیر بگذارد.
همانطور که همه ما در مورد رستورانهای محلی دیدهایم، برخی از مشاغل در این صنعت مدت کوتاهی پس از افتتاح بسته میشوند، در حالی که برخی دیگر در سودآوری، سهم بازار، تضمین کیفیت و رضایت مشتری موفق هستند.
بنابراین، چه چیزی باعث موفقیت این مؤسسات در مقایسه با دیگران میشود؟ هتلهایی که به سطح بالایی از موفقیت پایدار دست یافتهاند، اغلب ممکن است این موفقیت را به رهبر خود، مدیر کل نسبت دهند.
با این حال، جالب است که مدیران کل موفق اغلب میتوانند سبکهای مختلف رهبری اولیه را به کار گیرند و همچنان موفق باشند.
سبکهای رهبری
مدیران کل ممکن است به یکی از دو سبک رهبری متمایز تمایل داشته باشند. اولی، رهبری تعاملی، سبکی را توصیف میکند که وظیفه محور، بوروکراتیک و اقتدارگرا است.
در مقابل، رهبری تحول آفرین با توسل به آرمانهای بالاتر و ارزشهای اخلاقی بیشتر بر انگیزه تکیه میکند. این سبک اغلب به احتمال زیاد اعتماد، وفاداری و احترام را در کارکنان القا میکند و تمایل دارد که موثرتر از این دو در نظر گرفته شود.
رهبری خدمتگزار یکی دیگر از سبکهای رهبری است که به توانمندسازی و توسعه افراد، فروتنی، اصالت، پذیرش بین فردی، ارائه جهت و سرپرستی بستگی دارد.
با این حال، توجه به این مهم است که این سبکهای رهبری متقابل نیستند. بلکه میتوان آنها را در انتهای مختلف یک پیوستار تصور کرد. وقتی به موفقیت مدیران فکر می کنیم، این تمایز کلیدی است.
توانایی اتخاذ سبکهای مختلف رهبری در صورت نیاز یکی از ویژگیهای کلیدی یک مدیر کل موفق است، زیرا نه تنها انگیزه را در بین کارکنان افزایش میدهد، بلکه به اطمینان از تکمیل وظایف کمک میکند. اما چه چیزی باعث این تغییر در سبکهای رهبری میشود؟
۱: تعادل بین نیازهای مهمان و نیازهای کارکنان
هنگامی که نیازهای مهمانان و کارکنانشان را متعادل میکنند، مدیران کل میتوانند کارکنان را برای عملکرد خوب تشخیص دهند و به آنها پاداش دهند و در عین حال انگیزههایی برای بهبود آنها ایجاد کنند.
به عنوان مثال، اگر یک کارمند میز پذیرش به دلیل ارائه خدمات عالی مورد تحسین قرار گیرد، مدیر کل میتواند به آنها برای انجام کارشان پاداش دهد و آنها را بشناسد. این نمونه رهبری معاملاتی است.
از سوی دیگر، هنگام رسیدگی به مسائل یا شکایات مشتریان، مدیر کل میتواند با رفتار به گونهای که کارمند را به احترام و تقلید از اعمال خود تشویق کند، به رهبری تحول آفرین روی بیاورد. علاوه بر این، پاداشهایی که بر اساس قوانین یا انتظارات عملکرد شغلی نیستند، بلکه به منظور تشکر از کارمندان هستند، میتوانند روحیه کارکنان را تقویت کنند.
علاوه بر این، مدیران کل موفق اعتبار خود را با پیروان خود به اشتراک میگذارند و انگیزه الهام بخش را نشان میدهند. این نه تنها میتواند روابط با کارکنان را عمیقتر کند، بلکه میتواند بر رتبه بندی رضایت مشتری و در نتیجه سود نهایی تأثیر بگذارد.
مدیران کل موفق همیشه مشتریان را در اولویت قرار نمیدهند و همیشه هم کارمندان را در اولویت قرار نمیدهند. آنها راههایی پیدا میکنند تا اطمینان حاصل کنند که هر گروه احساس احترام و پاداش می کند. به کارگیری چند سبک رهبری میتواند به تعادل این دو عامل کمک کند.
مدیران کل موفق همیشه مشتریان را در اولویت قرار نمیدهند و همیشه هم کارمندان را در اولویت قرار نمیدهند. آنها راههایی پیدا میکنند تا اطمینان حاصل کنند که هر گروه احساس احترام و پاداش میکند. به کارگیری چند سبک رهبری میتواند به تعادل این دو عامل کمک کند.
۲: توسعه کارکنان را در اولویت قرار دهید
توسعه کارکنان مستلزم مهارتهای متفاوتی است که اغلب بر افراد و دانش، تواناییها و تجربیات آنها متمرکز است – به عبارت دیگر، ارزشی که برای سازمان به ارمغان میآورند. با این حال، مدیران کل میتوانند به روشهای مختلفی به توسعه کارکنان برخورد کنند.
به عنوان مثال، استفاده از کارکنان خلاق یا ارائه آموزشهای متقابل برای کارکنان میتواند آنها را به چالش بکشد تا دانش و انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند، در حالی که به آنها اجازه میدهد مهارتهای مختلف را به نمایش بگذارند و به آنها احساس عضوی ارزشمند در سازمان میدهد.
برنامههای منتورینگ همچنین میتوانند کارکنان را برای رشد از طریق توجه فردی توانمند کنند، که میتواند به مربیان کمک کند عملکرد و اعتماد به نقش خود و همچنین درک آنها از سازمان را بهبود بخشند. مربیان همچنین به عنوان الگوهایی عمل میکنند که میتوانند الهام بخش، توانمند و تشویق به توسعه در کارکنان باشند.
۳: از اشتباهات برای کمک به کارمندان برای یادگیری درس استفاده کنید
در رسیدگی به اشتباهات، مدیران کل اغلب از سبکهای رهبری اصلی خود استفاده میکنند، اما گاهی اوقات از آنها خارج میشوند. برخی از مدیران کل هنگام ارتکاب اشتباه، کارکنان را هدایت میکنند. آنها معمولاً به دنبال طرف دیگر ماجرا میگردند و زمان میگذارند تا به کارکنان توضیح دهند که چرا قوانین خاصی وجود دارد یا چرا رفتار آنها نادرست بوده است. علاوه بر این، آنها کارکنان را تشویق میکنند تا از یک اشتباه درس بگیرند.
چه زمانی باید سبکهای رهبری مدیر کل را تغییر داد!
مهم است که بدانیم این امکان برای مدیران وجود دارد که سبکهای رهبری متفاوتی داشته باشند و در عین حال کسب و کار موفقی را اداره کنند. در واقع، تقریباً با اطمینان میتوان گفت که یک مدیر کل موفق اغلب باید سبک خود را تغییر دهد – گاهی اوقات از رویکرد معمول خود دور شود تا به درستی به وضعیت موجود رسیدگی کند.
رهبری خوب مدیر کل نه تنها بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت خواهد گذاشت، بلکه احتمالاً منجر به افزایش رضایت کارکنان خواهد شد. این به نوبه خود در نهایت به بهبود سود نهایی کمک میکند.
یک مدیر کل موفق اغلب باید سبک خود را تغییر دهد – گاهی اوقات از رویکرد معمول خود دور شود تا به درستی به وضعیت موجود رسیدگی کند.
از یادگیری ایجاد تعادل بین نیازهای مهمان و نیازهای کارکنان گرفته تا تشویق به توسعه کارکنان و ایجاد لحظات یادگیری از اشتباهات، همه مدیران میتوانند از این بینشها برای درک بهتر پویایی تغییر در سبکهای رهبری مدیران عمومی برای رفع نیازهای کسبوکارشان استفاده کنند.
گفتوگو